دانلودرمان از کدامین صبح طلوع خواهی کردنوشته توسکا98 کاربر انجمن نودهشتیا
برای موبایل ،کامپیوتر،آندروید،تبلت ،آیفون ،آیپد
خلاصه :
وای اگر پیچشِ من با خَمت ...
درد شود تا که به دست آرمت
نوش ِ خودم زهر ِ سراپا غمت ...
بیشترش کن که کـَمم با کـَمت
خوب ترین حادثه می دانمت ...
خوب ترین حادثه می دانی ام
غسل کن و نیت ِ اعجاز کن ...
باز مرا با خودم آغاز کن
یک وجب از پنجره پرواز کن ...
گوش ِ مرا معرکه ی راز کن
حرف بزن ابر ِ مرا باز کن ...
دیر زمانیست که بارانی ام
قحطیِ حرف است و سخن ...
سال هاست ، قفل زمان را بشکن
سال هاست پُر شدم از درد شدن ...
سال هاست ظرفیت ِ سینه ی من
سال هاست حرف بزن حرف بزن ...
سال هاست تشنه ی یک صحبت طولانی ام
"علیرضا آذر"
دانلودرمان از کدامین صبح طلوع خواهی کردنوشته توسکا98 کاربر انجمن نودهشتیا
برای موبایل ،کامپیوتر،آندروید،تبلت ،آیفون ،آیپد
خلاصه :
وای اگر پیچشِ من با خَمت ...
درد شود تا که به دست آرمت
نوش ِ خودم زهر ِ سراپا غمت ...
بیشترش کن که کـَمم با کـَمت
خوب ترین حادثه می دانمت ...
خوب ترین حادثه می دانی ام
غسل کن و نیت ِ اعجاز کن ...
باز مرا با خودم آغاز کن
یک وجب از پنجره پرواز کن ...
گوش ِ مرا معرکه ی راز کن
حرف بزن ابر ِ مرا باز کن ...
دیر زمانیست که بارانی ام
قحطیِ حرف است و سخن ...
سال هاست ، قفل زمان را بشکن
سال هاست پُر شدم از درد شدن ...
سال هاست ظرفیت ِ سینه ی من
سال هاست حرف بزن حرف بزن ...
سال هاست تشنه ی یک صحبت طولانی ام
"علیرضا آذر"